چرا برخی بیشتر در روابط عاشقانه آسیب میبینند؟
عشق، یکی از قویترین و زیباترین احساساتی است که انسان تجربه میکند. اما متاسفانه، این احساس زیبا همیشه با خوشی و شادی همراه نیست و گاهی اوقات، میتواند منبع درد و رنج عمیقی شود. این سوال مطرح میشود که چرا برخی افراد در روابط عاشقانه بیشتر از دیگران آسیب میبینند؟ عوامل متعددی در این مسئله دخیل هستند که در اینجا به برخی از مهمترین آنها اشاره میکنیم:
آسیب پذیری در روابط عاطفی یک طیف است و میزان آسیب دیدگی هر فرد، بسته به شرایط و ویژگیهای شخصیتی او متفاوت خواهد بود. هیچکس مصون از آسیب نیست، اما درک این عوامل میتواند به ما کمک کند تا روابط سالمتری داشته باشیم و از خود در برابر آسیبهای احتمالی محافظت کنیم.
- ✔️
تجربیات کودکی:
کودکانی که در محیط ناامن و پرتنشی بزرگ شدهاند، ممکن است در بزرگسالی الگوهای ارتباطی ناسالمی را در روابط خود تکرار کنند. - ✔️
وابستگی ناایمن:
سبک وابستگی افراد به شریک عاطفیشان نقش مهمی در میزان آسیبپذیری آنها دارد. افراد با وابستگی ناایمن (اجتنابی یا مضطرب) بیشتر در معرض خطر آسیب دیدن هستند. - ✔️
اعتماد به نفس پایین:
فردی که اعتماد به نفس کافی ندارد، ممکن است در رابطه به دنبال تایید دائمی از طرف مقابل باشد و در نتیجه، بیش از حد به او وابسته شود و آسیب ببیند. - ✔️
ترس از تنهایی:
ترس از تنهایی میتواند باعث شود فرد در یک رابطه نامناسب باقی بماند، حتی اگر این رابطه به او آسیب میرساند. - ✔️
کمالگرایی:
انتظارات غیرواقعبینانه از رابطه و شریک عاطفی، میتواند منجر به ناامیدی و رنجش شود. - ✔️
عدم شناخت خود:
نداشتن شناخت کافی از نیازها، ارزشها و مرزهای شخصی، میتواند باعث شود فرد در رابطهای قرار بگیرد که برای او مناسب نیست. - ✔️
نداشتن مهارتهای ارتباطی موثر:
ناتوانی در بیان احساسات و نیازها، حل تعارضات به صورت سازنده و گوش دادن فعال، میتواند منجر به سوء تفاهم و آسیب شود. - ✔️
انتخاب شریک نامناسب:
گاهی اوقات، صرفاً انتخاب فردی که از نظر عاطفی در دسترس نیست، یا ارزشهای متفاوتی دارد، میتواند باعث آسیب شود. - ✔️
سابقهی سوء استفاده:
افرادی که در گذشته مورد سوء استفاده عاطفی، جسمی یا جنسی قرار گرفتهاند، ممکن است در روابط بعدی آسیبپذیرتر باشند.
- ✔️
نبود مرزهای سالم:
عدم توانایی در تعیین و حفظ مرزهای سالم در رابطه، میتواند منجر به سوء استفاده و تجاوز به حقوق فردی شود. - ✔️
فداکاری بیش از حد:
در حالی که فداکاری در یک رابطه امری طبیعی است، فداکاری بیش از حد و نادیده گرفتن نیازهای خود، میتواند منجر به احساس قربانی شدن و آسیب شود. - ✔️
گذشتهی عاطفی حل نشده:
غم و اندوه ناشی از روابط گذشته، اگر به درستی پردازش نشوند، میتوانند بر روابط فعلی تاثیر منفی بگذارند. - ✔️
تاییدطلبی:
وابستگی بیش از حد به نظر و تایید دیگران، از جمله شریک عاطفی، میتواند باعث شود فرد دست به اقداماتی بزند که به ضرر اوست. - ✔️
نداشتن حمایت اجتماعی:
فقدان حمایت از سوی خانواده، دوستان و سایر افراد نزدیک، میتواند باعث شود فرد در زمان مواجهه با مشکلات در رابطه، احساس تنهایی و آسیبپذیری بیشتری کند. - ✔️
اهمیت بیش از حد به رابطه:
وقتی رابطه، تنها منبع شادی و رضایت فرد باشد، از دست دادن آن میتواند بسیار دردناک باشد. - ✔️
چشم پوشی از رفتارهای هشدار دهنده:
نادیده گرفتن نشانههای اولیه یک رابطه ناسالم، میتواند منجر به آسیبهای جدیتر در آینده شود. - ✔️
باورهای غیرمنطقی در مورد عشق:
باورهای نادرست در مورد عشق، مانند “عشق باید آسان باشد” یا “اگر او واقعا دوستم داشته باشد، هر کاری برایم انجام خواهد داد”، میتواند منجر به ناامیدی و آسیب شود. - ✔️
عدم مسئولیت پذیری:
فردی که مسئولیت اشتباهات خود را در رابطه نمیپذیرد، ممکن است الگوهای مخرب را تکرار کند و به طرف مقابل آسیب برساند. - ✔️
مقایسه خود با دیگران:
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، به ویژه در شبکههای اجتماعی، میتواند باعث احساس نارضایتی و آسیب شود.
این موارد تنها بخشی از دلایل آسیب دیدگی در روابط عاشقانه هستند. هر فردی داستان و تجربیات منحصر به فرد خود را دارد. مهم است به یاد داشته باشیم که آسیب دیدن در رابطه، به معنای ضعف یا نقص نیست. بلکه نشاندهنده این است که فرد در موقعیتی دشوار قرار گرفته و نیاز به کمک و حمایت دارد. شناخت این عوامل و تلاش برای بهبود مهارتهای ارتباطی و افزایش عزت نفس، میتواند به ما کمک کند تا روابط سالمتر و رضایتبخشتری داشته باشیم و از خود در برابر آسیبهای احتمالی محافظت کنیم.
چرا برخی در روابط عاشقانه بیشتر آسیب میبینند؟
1. ناامنی دلبستگی
سبک دلبستگی ناایمن، مانند دلبستگی مضطرب یا اجتنابی، میتواند افراد را مستعد آسیبپذیری بیشتر در روابط عاشقانه کند.افراد با دلبستگی مضطرب اغلب به دنبال تایید مداوم هستند و از طرد شدن میترسند، در حالی که افراد با دلبستگی اجتنابی ممکن است از صمیمیت دوری کنند.این الگوها باعث ایجاد انتظارات غیر واقعی و رفتارهای ناسالم در رابطه می شوند و در نتیجه، احتمال بروز درگیری و ناراحتی را بالا می برند.در ضمن، این افراد در پذیرش عشق واقعی و پایدار، و یا تشخیص سوء استفاده عاطفی و رفتارهای سمی در رابطه با مشکل روبرو می شوند.
در این حالت، کوچکترین تنش و اختلافی میتواند به یک بحران بزرگ تبدیل شده و احساسات منفی شدیدی را در فرد ایجاد کند.
به همین دلیل، افراد با دلبستگی ناایمن بیشتر در معرض آسیب های عاطفی در روابط عاشقانه قرار می گیرند.شناخت نوع دلبستگی و تلاش برای تغییر آن به سمت دلبستگی ایمن، میتواند کمک شایانی به بهبود کیفیت روابط عاشقانه و کاهش آسیب پذیری بکند.تراپی و مشاوره با یک متخصص، میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد.
2. کمبود عزت نفس
افرادی که عزت نفس پایینی دارند، ممکن است به راحتی به خاطر عشق و توجه، خود را نادیده بگیرند و از نیازهای خود بگذرند.آنها ممکن است باور داشته باشند که لایق رابطه بهتری نیستند و در نتیجه، رفتارهای نامناسب را تحمل کنند.این افراد اغلب در معرض سوء استفاده عاطفی و رفتارهای کنترلگرایانه قرار میگیرند، زیرا به راحتی میتوان آنها را متقاعد کرد که اشتباه از طرف خودشان است.در ضمن، کمبود عزت نفس باعث میشود که فرد در ابراز نیازها و خواستههای خود با مشکل روبرو شود و در نتیجه، نتواند رابطه سالمی را شکل دهد.
به مرور زمان، این افراد احساس ناامیدی و سرخوردگی میکنند و آسیبهای عاطفی عمیقی را تجربه میکنند.
تقویت عزت نفس از طریق خودشناسی، پذیرش خود و تلاش برای بهبود نقاط ضعف، میتواند به کاهش آسیبپذیری در روابط عاشقانه کمک کند.شرکت در کلاس های خودشناسی و مشاوره روانشناسی نیز میتواند بسیار موثر باشد.
3. الگوهای تکراری در انتخاب شریک
برخی افراد به طور ناخودآگاه جذب افرادی میشوند که الگوهای رفتاری مشابهی با افراد آسیبزننده در گذشتهشان دارند.این میتواند به دلیل ناآشنایی با الگوهای سالم و یا تلاش ناخودآگاه برای حل و فصل مسائل حل نشده باشد.تکرار الگوهای ناسالم در انتخاب شریک، منجر به تکرار تجربیات دردناک گذشته میشود و فرد را در چرخه آسیب قرار میدهد.این افراد ممکن است به طور ناخودآگاه به دنبال بازسازی روابط آسیبزا باشند، به این امید که این بار بتوانند نتیجه را تغییر دهند.متاسفانه، این تلاشها اغلب به شکست منجر میشوند و آسیبهای جدیدی را به همراه دارند.
شناخت الگوهای تکراری در انتخاب شریک و تلاش برای تغییر آنها، میتواند به شکستن این چرخه و انتخاب روابط سالمتر کمک کند.
در این مسیر، کمک گرفتن از یک متخصص روانشناسی میتواند بسیار ارزشمند باشد.به خودتان اجازه دهید که الگوهای جدید و سالم را تجربه کنید.
4. عدم وجود مرزهای سالم
عدم توانایی در تعیین و حفظ مرزهای سالم در رابطه، میتواند منجر به سوء استفاده و نادیده گرفتن نیازهای فردی شود. افرادی که مرزهای سالمی ندارند، ممکن است به راحتی از خواستههای خود بگذرند و در نتیجه، احساس نارضایتی و خشم کنند. این افراد اغلب در معرض رفتارهای کنترلگرایانه و سوء استفاده عاطفی قرار میگیرند، زیرا طرف مقابل میداند که میتواند به راحتی از آنها سوء استفاده کند. یادگیری تعیین و حفظ مرزهای سالم، میتواند به کاهش آسیبپذیری در روابط عاشقانه کمک کند. شروع کردن با نه گفتن به چیزهایی که نمی خواهید انجام دهید، قدم اولیه خوبی است. این حق طبیعی شماست.
5. کاملا مطلوبسازی رابطه و شریک
کاملا مطلوبسازی رابطه و شریک، یعنی تصور کردن یک تصویر غیر واقعی و بینقص از آنها. وقتی انتظارات غیر واقعی دارید، ناگزیر با واقعیت مواجه شده و دچار ناامیدی و آسیب میشوید. هیچ فردی کامل نیست و هیچ رابطهای بدون چالش و مشکل نیست. کاملا مطلوبسازی رابطه و شریک، باعث میشود که شما نقاط ضعف و ایرادهای آنها را نادیده بگیرید و در نتیجه، نتوانید تصمیمات منطقی بگیرید. وقتی واقعیت با انتظارات شما مطابقت نداشته باشد، احساس سرخوردگی و ناامیدی میکنید و آسیبهای عاطفی عمیقی را تجربه میکنید. تلاش کنید که رابطه و شریک خود را به صورت واقعبینانه ببینید و انتظارات خود را بر اساس واقعیت تنظیم کنید.
6. عدم مهارتهای ارتباطی موثر
ناتوانی در برقراری ارتباط موثر، بیان احساسات و نیازها، و گوش دادن فعال به طرف مقابل، میتواند منجر به سوء تفاهمها، درگیریها و آسیب دیدن رابطه شود. ارتباط موثر، کلید یک رابطه سالم و پایدار است. وقتی نمیتوانید به درستی با طرف مقابل ارتباط برقرار کنید، احتمال بروز سوء تفاهمها و درگیریها افزایش مییابد و رابطه به تدریج فرسوده میشود. یادگیری مهارتهای ارتباطی موثر، مانند گوش دادن فعال، همدلی، بیان احساسات به صورت واضح و محترمانه، و حل مسئله به صورت سازنده، میتواند به بهبود کیفیت رابطه و کاهش آسیبپذیری کمک کند.
شرکت در کارگاه های آموزش مهارت های ارتباطی، میتواند بسیار مفید باشد. ارتباط با صداقت و صریح، بنیان یک رابطه قوی و پایدار است.
7. وابستگی عاطفی بیش از حد
وابستگی عاطفی بیش از حد به شریک، یعنی احساس نیاز مبرم به حضور و تایید او برای احساس خوشبختی و ارزشمندی. این وابستگی میتواند منجر به رفتارهای کنترلگرایانه و حسادت شود و رابطه را از بین ببرد. وابستگی عاطفی بیش از حد، باعث میشود که شما تمام هویت و ارزش خود را در رابطه با طرف مقابل تعریف کنید. وقتی رابطه به پایان میرسد، این افراد احساس میکنند که تمام زندگیشان از بین رفته است و آسیبهای عاطفی عمیقی را تجربه میکنند. تلاش برای استقلال عاطفی و تمرکز بر روی خود و نیازهایتان، میتواند به کاهش وابستگی و آسیبپذیری کمک کند. به جای اینکه تمام تمرکز خود را بر روی رابطه بگذارید، سعی کنید فعالیت ها و علایق خود را دنبال کنید. عشق باید مکمل زندگی شما باشد، نه تمام آن.
8. سابقه تجربیات آسیبزای گذشته
سابقه تجربیات آسیبزای گذشته، مانند سوء استفاده عاطفی یا فیزیکی، میتواند افراد را مستعد آسیبپذیری بیشتر در روابط عاشقانه کند. این افراد ممکن است ترس از تکرار تجربیات گذشته داشته باشند و در نتیجه، به راحتی آسیب ببینند. آسیب های گذشته، میتوانند باعث ایجاد الگوهای ناسالم در روابط جدید شوند. این افراد ممکن است به طور ناخودآگاه جذب افرادی شوند که الگوهای رفتاری مشابهی با افراد آسیبزننده در گذشتهشان دارند. درمان آسیبهای گذشته از طریق مشاوره و تراپی، میتواند به کاهش آسیبپذیری در روابط عاشقانه کمک کند. به خودتان اجازه دهید که التیام پیدا کنید و از تجربیات گذشته درس بگیرید. گذشته را رها کنید و به آینده نگاه کنید.
9. نادیده گرفتن پرچمهای قرمز (Red Flags)
نادیده گرفتن پرچمهای قرمز، یعنی نادیده گرفتن نشانههای هشداردهنده در رابطه که نشاندهنده وجود مشکلات جدی هستند. این نشانهها میتوانند شامل رفتارهای کنترلگرایانه، سوء استفاده عاطفی، دروغگویی و عدم احترام باشند. نادیده گرفتن پرچمهای قرمز، میتواند منجر به قرار گرفتن در معرض رفتارهای آسیبزا و آسیب دیدن رابطه شود. به جای اینکه سعی کنید این نشانهها را توجیه کنید یا نادیده بگیرید، به آنها توجه کنید و در مورد آنها با طرف مقابل صحبت کنید. اگر طرف مقابل حاضر به تغییر رفتار خود نیست، بهتر است رابطه را ترک کنید. اعتماد به غریزه خود و توجه به نشانه های هشداردهنده، میتواند از بروز آسیب های جدی جلوگیری کند. از خودتان محافظت کنید.
10. تلاش برای “نجات” یا “تغییر” شریک
تلاش برای “نجات” یا “تغییر” شریک، یعنی تلاش برای تغییر رفتارهای ناسالم یا مشکلات شخصی او. این تلاشها اغلب به شکست منجر میشوند و انرژی زیادی را از شما میگیرند.
شما نمیتوانید کسی را تغییر دهید که نمیخواهد تغییر کند. تمرکز بر روی تغییر دیگران، باعث میشود که شما از خودتان غافل شوید و نیازهای خود را نادیده بگیرید. به جای تلاش برای تغییر شریک، بر روی خودتان تمرکز کنید و تلاش کنید که رابطه سالم و محترمانهای را برقرار کنید. اگر شریک شما حاضر به همکاری و تغییر نیست، بهتر است رابطه را ترک کنید. نجات خودتان را در اولویت قرار دهید.
11. مقایسه خود با دیگران
مقایسه خود با دیگران، به ویژه در شبکههای اجتماعی، میتواند منجر به احساس حسادت، ناامنی و نارضایتی در رابطه شود. به جای مقایسه خود با دیگران، بر روی نقاط قوت و ویژگیهای مثبت خود تمرکز کنید. شبکه های اجتماعی اغلب تصویری غیر واقعی از زندگی افراد را به نمایش می گذارند. مقایسه خود با دیگران، باعث میشود که شما ارزش خود را نادیده بگیرید و احساس کنید که به اندازه کافی خوب نیستید. به جای مقایسه، سعی کنید از دیگران الهام بگیرید و تلاش کنید که بهترین نسخه خودتان باشید. بر روی اهداف و آرزوهای خود تمرکز کنید و برای رسیدن به آنها تلاش کنید. شما منحصر به فرد و ارزشمند هستید.
12. پنهان کردن احساسات واقعی
پنهان کردن احساسات واقعی، میتواند منجر به ایجاد فاصله عاطفی و سوء تفاهمها در رابطه شود. به جای پنهان کردن احساسات خود، آنها را به صورت با صداقت و محترمانه با طرف مقابل در میان بگذارید. پنهان کردن احساسات، باعث میشود که طرف مقابل نتواند شما را به درستی درک کند و در نتیجه، رابطه به تدریج فرسوده میشود. به جای سرکوب کردن احساسات خود، آنها را به صورت سالم ابراز کنید. ارتباط با صداقت و باز، بنیان یک رابطه قوی و پایدار است. احساسات خود را درک کنید و آنها را به درستی مدیریت کنید.
13. ترس از تنها ماندن
ترس از تنها ماندن، باعث میشود که شما ارزش خود را نادیده بگیرید و احساس کنید که به اندازه کافی خوب نیستید. به جای ترس از تنها ماندن، بر روی خودتان تمرکز کنید و تلاش کنید که یک زندگی شاد و رضایتبخش را برای خودتان بسازید. تنهایی میتواند فرصتی برای خودشناسی و رشد فردی باشد. ارتباط با دوستان و خانواده، میتواند به شما در غلبه بر ترس از تنها ماندن کمک کند. خودتان را دوست داشته باشید و از زندگی لذت ببرید.
14. عدم شناخت ارزشهای خود
ارزش های شما، قطب نمای اخلاقی شما هستند. وقتی ارزش های خود را نادیده می گیرید، احساس نارضایتی و سردرگمی می کنید. به جای نادیده گرفتن ارزش های خود، تلاش کنید که در تمام جنبه های زندگی، از جمله روابط عاشقانه، بر اساس آنها عمل کنید. ارزش های خود را بشناسید و از آنها محافظت کنید. روابطی را انتخاب کنید که با ارزش های شما همخوانی داشته باشند.
15. بیتوجهی به سلامت جسمی و روانی
سلامت جسمی و روانی، ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند. وقتی به سلامت خود توجه نمی کنید، احساس خستگی، استرس و ناراحتی می کنید. به جای بی توجهی به سلامت خود، تلاش کنید که یک سبک زندگی سالم را دنبال کنید. ورزش منظم، تغذیه سالم و خواب کافی، میتواند به بهبود سلامت جسمی و روانی شما کمک کند. برای سلامت خود وقت بگذارید و آن را در اولویت قرار دهید.
16. عدم دریافت حمایت اجتماعی
به جای دوری گزیدن از دوستان و خانواده، با آنها در ارتباط باشید و از حمایت آنها بهرهمند شوید. ارتباط با افراد حامی و قابل اعتماد، میتواند به شما در غلبه بر مشکلات رابطه کمک کند. حمایت اجتماعی، منبع ارزشمندی برای مقابله با استرس و آسیب های عاطفی است. شبکه حمایتی خود را تقویت کنید.
17. پذیرش مسئولیت بیش از حد
پذیرش مسئولیت بیش از حد در رابطه، یعنی احساس مسئولیت در قبال تمام مشکلات و خوشبختی شریک. این میتواند منجر به فرسودگی و بیتوجهی به نیازهای خود شود. شما فقط مسئول اعمال و رفتار خودتان هستید. پذیرش مسئولیت بیش از حد، باعث میشود که شما به نیازهای خود بیتوجه شوید و احساس خستگی و نارضایتی کنید. به جای پذیرش مسئولیت بیش از حد، بر روی مسئولیتهای خودتان تمرکز کنید و به شریک اجازه دهید که مسئولیت خودش را بپذیرد. مسئولیت های خود را به درستی تفکیک کنید. حد و مرزهای سالم را در رابطه تعیین کنید.
18. کمالگرایی
کمالگرایی، یعنی تلاش برای بینقص بودن در رابطه و داشتن انتظارات غیر واقعی از خود و شریک. این میتواند منجر به استرس، ناامیدی و احساس عدم کفایت شود. هیچ کس کامل نیست و هیچ رابطهای بینقص نیست. کمالگرایی، باعث میشود که شما بر روی نقاط ضعف و ایرادها تمرکز کنید و نقاط قوت و زیباییهای رابطه را نادیده بگیرید. به جای کمالگرایی، تلاش کنید که واقعبین باشید و نقصها را بپذیرید. از اشتباهات خود درس بگیرید و به تلاش خود ادامه دهید.
19. عدم ترک رابطه ناسالم
ماندن در یک رابطه ناسالم، به امید تغییر شرایط، میتواند آسیبهای عاطفی جبرانناپذیری را به همراه داشته باشد. ترک رابطه ناسالم، هرچند دشوار، میتواند بهترین تصمیم برای حفظ سلامت روانی باشد. گاهی اوقات، ترک یک رابطه، بهترین راه برای مراقبت از خود است. ماندن در یک رابطه ناسالم، باعث میشود که شما در چرخه آسیب گرفتار شوید و نتوانید به زندگی خود ادامه دهید. اگر رابطه شما سلامت روانی شما را به خطر انداخته است، بهتر است آن را ترک کنید. برای خروج از یک رابطه ناسالم، از حمایت دوستان و خانواده خود کمک بگیرید. سلامت روانی خود را در اولویت قرار دهید.







خیلی پست جالبی بود. من خودم یه مدت با همین مشکل وابستگی عاطفی بیش از حد درگیر بودم و تا اینکه کسی که دوست داشتم رو از دست دادم تازه فهمیدم چقدر خودم رو فراموش کرده بودم. یکی از اشتباهاتی که نباید کرد اینه که فکر کنیم رابطه باید کل زندگیمون رو پوشش بده. لازمه هنوز علایق شخصی و دوستان خودمون رو حفظ کنیم و تو رابطه غرق نشیم.
یه مورد دیگه که خیلی مهمه ندیدن خط قرمزهاست. من قبلا تو رابطم رفتارهای سمی زیادی رو نادیده میگرفتم فقط به این خاطر که میترسیدم تنها بمونم. اگر طرف مقابل مدام باعث میشه احساس بیارزشی کنی یا احترام کافی رو نمیذاره، اینا سیگنالهای قشنگی نیستن و نباید ازشون چشمپوشی کرد.
یه چیز دیگه که یاد گرفتم اینه که انتظارات غیرواقعی از رابطه داشتن فقط باعث ناراحتی میشه. من قبلا فکر میکردم عشق واقعی یعنی همیشه شاد بودن و هیچ مشکلی نداشتن. ولی بعد فهمیدم حتی بهترین رابطهها هم چالشهای خودشون رو دارن و این طبیعی هست.
باورهای غلط در مورد عشق خیلی آسیب زننده است. مثلا اینکه با خودم میگفتم “اگر واقعا دوستم داشته باشه باید بدون توضیح ذهنم رو بخونه”. اینجور تفکرات فقط باعث سو تفاهم و دلخوری میشه. بهتره نیازهامون رو مستقیم و واضح مطرح کنیم.
آخرین نکته اینه که بعضیا تو رابطه مدام دنبال تغییر طرف مقابلن. من خودم کلی انرژی میذاشتم تا شریک قبلیم رو عوض کنم. ولی حالا میدونم آدمها فقط وقتی تغییر میکنن که خودشون بخوان. وقت و انرژی رو باید صرف رشد خودمون کنیم نه تغییر دیگران.